جانم بسوخت که صورت و بازو گرفته ای ای کشتی نجات که پهلو گرفته ای
....سپس به اتاقش رفت و در را بست . ساعتی گذشت ، اسماء چند بار صدایش کرد اما جوابی نشنید . در را باز کرد و وارد شد . پیکر بی جان پاره تن رسول خدا ( ص ) را میان اتاق دید . فریادی کشید و گریه سر داد .
صدای شیون یتیمان فاطمه (س) خانه را ماتم سرا کرد ....
خبر وفات فاطمه (س) تمام اهل مدینه را به ناله و زاری درآورد ...
نیمه شب هنگامی که مردم مدینه در خواب بودند علی (ع) به همراه حسن (ع) و حسین (ع) و دختران کوچکش در تاریکی شب و در حالی که تنها عمار و مقداد و سلمان و ابوذر و چند نفر دیگر از یاران خاص پیامبر (ص) آنها را همراهی می کردند پیکر فاطمه (س) را به خاک سپرد و برای اینکه محل دفن ناشناخته بماند قبر دختر پیامبر (ص) را با خاک یکسان نمود .
شهادت بانوی دوعالم تسلیت باد
براستی در ایام شهادت زهرای حیدر باید از مظلومیت زهرا گفت و سیلی و کوچه و در و دیوار و ... یا سخن از فراق و هجران و درد و داغ حیدر زهرا .
گل پنهان
و
دیده گریان
و
طفل بی سامان
و...
وای علی
فراق یار
و
دل زار
و
خانه بی یار
و....
وای علی
نظرات شما: نظر