به نام خدا
سلام عليكم
براي من قدري ابهام وجود دارد كه شما چطور از اين آيه شريفه كه تمام آن در ذيل آمده است، شما از «قوامون» مكلفون استفاده كرده ايد.
الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيّاً كَبيراً (34) وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً (35)
ظاهر اين آيه دلالت دارد بر اين كه مردان به جهت اين كه به لحاظ مالي از زنان برترند و منظور نفقه زن را مي دهند، زنان مكلف اند، از آنان در تأمين نياز جنسي اطاعت كنند و مرد حق دارد، اگر زنش در اين زمينه از او اطاعت نكرد، در صورتي كه پند دادن به زن يا دوري از زن در هم خوابگي تأثير نداشت، او را بزند و اگر باز هم اطاعت نكرد، از طرف هريك از مرد و زن داوري معين شود و تن به داوري آنها دهند.
بنابراين اين آيه حاكي از اين است كه زن مكلف است، به موجب نفقه اي كه از مرد دريافت مي كند، نياز جنسي مرد را تأمين كند.
نكاتي كه از اين آيات استخراج مي شود، به اين قرار است:
1. مرد تنها در زمينه تأمين نياز جنسي اش قوام و مسلط بر زن است؛ نه در امور ديگر.
2. اين قواميت و مسلط بودن در ازاي نفقه اي است كه مرد به زن مي دهد و اگر مرد نفقه ندهد، زن مي تواند، به نياز جنسي مرد تن ندهد.
3. مرد در حدي مجاز است، زنش را در وقتي كه نشوز داشته باشد، بزند كه به طلاق نيانجامد. اگر بيم طلاق در ميان باشد، بايد موضوع را از طريق داوراني كه از هر طرف انتخاب مي شود، حل كنند. به اين ترتيب بايد گفت: زدن زن در حد بسيار ملايم است. در حدي كه احتمال اطاعت زن از مرد وجود داشته باشد؛ اما اگر احتمال اطاعت وجود نداشته باشد، بايد موضوع از طريق داوران حل شود.
4. چنانچه زني نفقه اي از مردش نگيرد، نمي توان به جهت نشوزش او را زد. عنايت داريد كه نفقه به منزله مزدي است كه مرد به زنش در ازاي تمتع از او مي پردازد؛ چنان كه اين معنا از آيات 23 و 24 همين سوره دانسته مي شود.
5. به هر حال دين اسلام يك دين عقلائي است؛ چنان اين معنا از قاعده ملازمه دانسته مي شود؛ يعني قاعده «كلما حكم به العقل حكم به الشرع؛ هرچه را كه عقل حكم كند، شرع هم حكم مي كند». بنابراين بايد ديد كه عقلاء در اين زمينه چه نوع از زدني را براي مرد جايز مي شمارند. به نظر من نه سياق آيه و نه عقل به هيچ وجه تأييد نمي كند كه مرد به نحو شديد زنش را به سبب نشوز بزند.
نظر شما چيست؟ آيا با اين استنباط موافق هستيد؟
موفق باشيد.