جهنم محبت
1- من درحدود 8ساله كه ازدواج كرده ام و در زمان خواستگاري رفتن اين جهنم را تجربه كردم دختري را كه چهار جلسه با هم در خونه پدرش ملاقات كرده بودم و در مورد خصوصيات رفتاري خود و ازدواج سخن گفته بوديم و هم از نظر ظاهري و هم اخلاقي همديگر را پسند كرده بوديم اما در جلسه چهارم خود را آماده ازدواج كرده بوديم كه پدر دختر در مقابل چشمان ما تلفنا استتخاره كرد و استخاره هم بد آمد اگرچه اول جا خوردم اما حالا با اين تجربه 8 ساله به آن افكار آن زمان ميخندم.
اگر آن دختر خانم فرضا 20 روز با آن پسر زندگي ميكرد و با برخي گفتارها و اعمال ناشايست او در رابطه خود و ديگران (چون همه ما انسانيم و جايز الخطا) سر و كار مي داشت به افكار قبلي خود مي خنديد .
اگر مجنون مجنون ماند چون وصالي رخ نداد.
عشق محرك ازدواج است و استمرار بخش آن ازدواج محبتي استكه در آن گذشت و اغماض و صبر نهفته است.