نشریه افق بنیاد فرهنگی -اجتماعی – خبری ، ارگان انجمن کلیمیان تهران نوامبر 2007 میلادی در صفحه 43 مطلبی در خور توجه و بسیار جالب از زیگموند فروید نقل میکند 1:
" آنا فروید آخرین فرزند زیگموند فروید است ..... اگر چه حتی در خانواده روشنفکری مانند فروید دختر بودن مزیتی محسوب نمی شود زیرا پدرش تولد اورا به جای اشتیاق با نامه به دوستش اطلاع میدهد و میگوید اگر نوزاد پسر بود خبر تولدش را با تلگراف اطلاع میدادم ."
یعنی چون دختر است با نامه اطلاع میدهم نه با تلگراف تا خبر دیرتر برسد .
دقت کنید که در یک خانواده یهودی روشنفکر و تحصیلکرده که پدر پایه گذار علم روانشناسی نیز هست ، چقدر زن مورد اکرام و عزت واقع می شود !!! حتی از بدو تولد .
حقیقتا چه حس بدی به یک خانم منتقل می شود زمانی که بفهمد پدر روشنفکرش حتی در حد تفاوت زمانی رسیدن نامه و تلگراف برایش مهم بوده که از تولد دخترش ابراز ناخوشایندی کند ...
این ها نکات جالبی هستند برای بیان نقطه نظرات قلبی و درونی کسانی که از شخصیت های بنام علمی و روشنفکری غرب و بویژه یهود بشمار میروند .
مطمئنا کنکاش در آرا و بیانات دیگر روشنفکران غرب و اطلاع از برخوردها و سخنان رسمی و یا غیر رسمی و دوستانه یا.... عمق دیدگاه حقیقی آنان را نسبت به زن و شخصیت او به خوبی به تصویر می کشد و پرده از عوام فریبی آنان بر می دارد .
بیچاره .... آنا فروید.
_____________________________________________________________
1 – زیگموند فروید پایه گذار علم روانشناسی نوین و از موسسان و اعضای هیئت علمی دانشگاه عبری اورشلیم بود ؛ نظریات روانکاوانه وی مشهور است ، او نگاه متعادلی نسبت به زن نداشت .
نظرات شما: نظر
چگونه می یابی ایمان زن را انگاه که در بیابان طف به تبعیت از امام خویش رحل اقامت می افکند ...
چگونه می یابی استواری او را آنگاه که عزیز بر عزیز کشته بر کشته پاره پاره می بیند ...
چگونه می یابی زنی دردمند را که کودک شیر خوار تشنه اش را سیراب از خون خویش میبیند و در عاطفه مند ترین لحظات زندگیش میان ایمان و عاطفه مادری را جمع میبندد ...
چگونه می یابی اطمینان و وقار زنان و کودکانی را که آزرده و خسته و بی کس و یاور ، چشم بر چشم عزیزانی دوخته اند که بر سر نیزه هایند و ...
چگونه می یابی اوج ایمان وعمق درک از اوضاع زمانه را در پیشگاه گروهی که رسالت اسارت را به امانت بر پشت شتران بی جهاز پاس می دارند ...
چگونه می یابی عزتی را که در میانه زنجیر، طغیان و گردنکشی و ستم اهل فسق را در هم شکست ...
چگونه می یابی سخنان زینب (س) را در کوفه و شام که صدای دف و هلهله شادی را به اشک های بی پایان بر شهدای کربلا بدل نمود ...
چگونه می یابی ظلم را و شمشیر های سیراب از خون پاکترین انسانها را که در مصاف اسرای کربلا خسته و شکسته و ناامید به سوی فاسقان فریبکار بازگشته ونقابهای سالها فریب و تزویر را پاره پاره نمود ...
چگونه می یابی صبر را که در طواف زینب (س) به زانو نشسته است ونزدیک است طاقت از کف بنهد...
باید نگاه زینب (س) را داشته باشی تا از پس واقعه ای پر بلا جز زیبایی نبینی ، آنگاه که فرمود :
ما رایت الا جمیلا
آنان یادگاران عشق ، امانتداران پاکترین خونها ،
شاهدان عاشقانه ترین صحنه هستی ، پیام
آوران حریت ،رسولان پیروزی خون
برشمشیرو برکنندگان شجره خبیثه اند
آنان ... سفیران ... حسینند.
نظرات شما: نظر