• وبلاگ : حقوق زن
  • يادداشت : مردان مسلطند يا مكلف؟( بخش اول )
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عليكم
    من اين همه از جوابتون به سوالم قانع شدم چي كار بايد بكنم؟
    دوست عزيز پاي اعتقادتون وايسيد و پاسخ سوالم رو بديد.
    ياعلي

    سلام عليكم .

    واقعا ميگم اين پست مطلبتون خيلي قشنگتر جلوه داده .طوري به بيان موضوعتون پرداختيد كه حتما بايد به ادامه اش هم گوش كرد ويه طورايي در انتظار بسر برد .ماشالله

    در مورد مطلبتون هم چون سري دوم دارد نميتوانم زياد صحبت كنم .و در مورد نظراتم حرفي داشته باشم .فقط ميتونم بگم مسلط بودن اگر يه طورايي به منظور مكلف بودن باشد رو زنان ميتوانند قبول داشته باشند چون نميتوان اجازه داد كه كسي تسلط كامل داشته باشد چون خداوند همه را آزاد آفريده نه در قيدو بند شخصي .پس بي صبرانه منتظرم كه شما نيز قسمت دوم مطلبتون رو بنويسيد تا اين ابهامات به زودي حل شود .ملتمس دعا .ياعلي

    با سلام وعرض خسته نباشيد . از ديدن وبلاگ خوب شما خوشحال شدم بخاطر اينكه مسائل خوبي رو انتخاب وبحث كرديد اميد وارم در ذيل عنايات حضرت حق بكارتان ادامه داده وموفق باشيد . در ضمن اگر رشته تحصيليتان را ميدانستم راحتتر ميتوانستم بحث هاي شما را قبول كنم.

    التماس دعا

    + يك دوست 

    سلام

    موضوعي كه مطرح كرديد مبتلابه جامعه هست ولي نه به اين تندي . ببينيد وقتي زنها وارد عرصه هاي اتماعي مي شوند نقش اصلي خودشان را در خانواده فراموش مي كنند و تمام وقت خودشان را وقف كارهاي بيرون مي كنند و اين باعث ضربه به خانواده مي شود . خانمها اشتباهشان اين هست كه نقشي را كه در انسجام و اداره خانواده دارند دست كم مي گيرند و دوست دارند نقش مرد را بازي كنند و اين غلط هست . در خانواده هر كس مي بايست نقش خودش را ايفا كند نه اينكه پا تو كفش هم كنند . علتهاي ديگري هم هست كه در اينجا فرصت پرداختن به انها نيست

    کلمه قوام هم به معني کسيه که خودش ايستاده و دست ديگري رو هم ميگيره
    از اين قسمت چند تا نكته رو ميشه استخراج كرد:
    1.اون شخص خودش ايستاده.و بدون نياز به كمكه.به علاوه قراره ناجي ديگران هم بشه.
    2.ديگران براي اينكه بتونن بايستند بايد دست اين فرد استاده رو بگيرند .
    سوال: آيا اكثريت مردان افرادي هستند كه ايستاده اند و بايد ديگران از آنها كمك بخواهند و محتاج مدد آنان هستند؟
    فكر نميكنيد ميخوايد سخن قرآن و او طور كه تمايل داريد تغيير بديد وبيان قرآن رو بپوشونيد؟
    منتظر جوابتون خواهم موند.
    ياعلي
    مي دونستي سه بزرگتر از دو است؟

    به نام خدا

    سلام عليكم

    براي من قدري ابهام وجود دارد كه شما چطور از اين آيه شريفه كه تمام آن در ذيل آمده است، شما از «قوامون» مكلفون استفاده كرده ايد.

    الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيّاً كَبيراً (34) وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً (35)

    ظاهر اين آيه دلالت دارد بر اين كه مردان به جهت اين كه به لحاظ مالي از زنان برترند و منظور نفقه زن را مي دهند، زنان مكلف اند، از آنان در تأمين نياز جنسي اطاعت كنند و مرد حق دارد، اگر زنش در اين زمينه از او اطاعت نكرد، در صورتي كه پند دادن به زن يا دوري از زن در هم خوابگي تأثير نداشت، او را بزند و اگر باز هم اطاعت نكرد، از طرف هريك از مرد و زن داوري معين شود و تن به داوري آنها دهند.

    بنابراين اين آيه حاكي از اين است كه زن مكلف است، به موجب نفقه اي كه از مرد دريافت مي كند، نياز جنسي مرد را تأمين كند.

    نكاتي كه از اين آيات استخراج مي شود، به اين قرار است:

    1. مرد تنها در زمينه تأمين نياز جنسي اش قوام و مسلط بر زن است؛ نه در امور ديگر.

    2. اين قواميت و مسلط بودن در ازاي نفقه اي است كه مرد به زن مي دهد و اگر مرد نفقه ندهد، زن مي تواند، به نياز جنسي مرد تن ندهد.

    3. مرد در حدي مجاز است، زنش را در وقتي كه نشوز داشته باشد، بزند كه به طلاق نيانجامد. اگر بيم طلاق در ميان باشد، بايد موضوع را از طريق داوراني كه از هر طرف انتخاب مي شود، حل كنند. به اين ترتيب بايد گفت:‏ زدن زن در حد بسيار ملايم است. در حدي كه احتمال اطاعت زن از مرد وجود داشته باشد؛ اما اگر احتمال اطاعت وجود نداشته باشد، بايد موضوع از طريق داوران حل شود.

    4. چنانچه زني نفقه اي از مردش نگيرد، نمي توان به جهت نشوزش او را زد. عنايت داريد كه نفقه به منزله مزدي است كه مرد به زنش در ازاي تمتع از او مي پردازد؛ چنان كه اين معنا از آيات 23 و 24 همين سوره دانسته مي شود.

    5. به هر حال دين اسلام يك دين عقلائي است؛ چنان اين معنا از قاعده ملازمه دانسته مي شود؛ يعني قاعده «كلما حكم به العقل حكم به الشرع؛ هرچه را كه عقل حكم كند، شرع هم حكم مي كند». بنابراين بايد ديد كه عقلاء در اين زمينه چه نوع از زدني را براي مرد جايز مي شمارند. به نظر من نه سياق آيه و نه عقل به هيچ وجه تأييد نمي كند كه مرد به نحو شديد زنش را به سبب نشوز بزند.

    نظر شما چيست؟ آيا با اين استنباط موافق هستيد؟

    موفق باشيد.

    با سلام خدمت شما

    بحث خوبي را مطرح كرديد .موضوعي كه ذهن خيلي از زنان جامعه را درگير خود كرده است.لطفا ادامه بحث را نيز مطرح كنيد تا حقّ مطلب بخوبي ادا شود

    التماس دعا

    يا علي مدد

    سلام
    بحث خوبيه. در جواب اخرين سوال دوستت شايد بايد اينطور بگيم كه:

    اگه الان خيلي خانواده هاست كه از حقوق زنها اداره مي شه به خاطر ناحقيه كه در حقوق زنها ايجاد شده و اين ناحقي رو مردها سببش شدن. مثلا زنهاي بي همسر بايد حقوقي ازحكومت اسلامي دريافت كنند كه نمي كنند.
    بقيه مطالبتون رو هم حتما مي خونم.
    موفق باشيد.