سلام عليكم
برادر يا خواهر وبلاگ نويس من
بسيار موضوع خوبي رو اشاره فرمودين و درد بسياري از جوانهاي مذهبي است . اما شايد گاهي ما مذهبي ها هم اداب برخورد با بحرانهاي اجتماعيمون ضعيفه و اينو ياد نگرفتيم و متاسفانه سطحي نگر بوديم و شديم ....
اين خواهر محترمه ما بد نبود كه يكي از مشاوران محترم بهشون مي گفتند من اين كاره نيستم و بايد به يك مشاور متخصص رجوع كنيد در اون صورت اين اتفاق براي اين مومن نمي افتاد ....
به قول شما كمي ارتباط با قرآن و روايات و ....
فشار روحي ايام سختي و خيلي چيزهاي ديگر اين اتفاقات رو محيا مي كند .
اين بنده خدا بايد بتونه عشقش رو جهت دار كنه و اصلا كار بدي هم نكرده كه عاشق شده بايد عشقش رو تربيت كنه ...
ايشان الان مانند كسي است كه تمام سرمايه زندگيش رو صرف كرده تا يك اسب بخره و سوارش بشه و حسابي گشت و گذار كنه ...
غافل از اينكه اين اسب بايد اهلي بشه تا آدم بتونه سواري ازش بگيره ...
اين مومنه هم تمام زندگيش رو صرف كرده تا عشقي رو به دست بياره غافل از اينكه اين عشق بايد اهلي شه و از سركشي بيفته تا اين بنده خدا رو هم سركش نكنه . خلاصه بايد تلاش زيادي بكنه يا اينكه سوار اين اسب سركش بشه و هلاك بشه . اميدوارم از اين برزخ خلاص بشه و خوشبخت باشه . يا علي مدد . به ما هم سر بزنيد و از نظراتتون بهره مندمون كنيد .